یارانه دهک های پردرآمد حذف می شود؟

کسانی که یارانه نقدی بین 5 تا 10 درصد درآمد ماهیانه آنها را تشکیل می‌دهد نیازی به یارانه ندارد. این جمله‌ای بود که در سال های گذشته ابهامات زیادی ایجاد کرد. در همین چارچوب بعضی از سرپرست های خانوار در  اواخر سال ۹۰ پیامکی از سازمان هدفمندی یارانه‌ها مبنی بر مراجعه به سایت رفاهی برای اعلام انصراف از دریافت یارانه را دریافت کردند اما هیچگاه این روند منجر به حذف هیچ کس از دریافت یارانه ها نشد.

به گزارش "همدان نیوز"، با تغییر دولت و روی کارآمدن دولت تدبیر و امید همگان منتظر تغییر در مکانیزم پرداخت یارانه های نقدی بودند. دولت جدید نیز پس از کش و قوس های فروان بالاخره طرح انصراف داوطلبانه از یارانه ها را مطرح و اجرایی کرد. این طرح با اینکه تبلیغات فراوانی بر روی آن انجام گرفت؛ اما به اذعان خود دولت موفق نبود و تقریبا دو میلیون نفر از گرفتن یارانه انصراف دادند.

در همین حال وزیر اقتصاد در اواخر فروردین امسال در مجلس اعلام کرد:« براساس آمار و ارقامی که به دست آمده تعداد قابل ملاحظه‌ای در این مرحله ثبت‌نام نکرده‌اند که این می‌تواند زمینه مناسبی را فراهم کند. اطلاعاتی که از این طریق فراهم می‌شود می‌تواند زمینه‌ساز پردازش‌‌ها و تصمیم‌گیری‌های بعدی باشد. خوشبختانه نزدیک ۱۰ میلیون نفر از افراد پردرآمد جامعه توسط دولت شناسایی شده‌اند و اطلاعات مهمی در مورد درآمد آن‌ها وجود دارد که اگر ثبت‌نام کنند زمینه حذف این افراد وجود دارد و به سادگی می‌توان آن‌ها را از دریافت‌کنندگان یارانه حذف کرد. قرار بود فرآیند حذف با حداقل تنش ممکن صورت گیرد که اهداف مجلس نیز در این زمینه محقق شود.»

این در حالی است که هنوز هیچ خبری از حذف 10 میلیون نفری که به قول آقای وزیر اقتصاد شناسایی شده اند به گوش نمی رسد. بر کسی پوشیده نیست که ادامه پرداخت یارانه ها به سیاق گذشته به همه افراد تبعات بسیار منفی برای اقتصاد و کشور به همراه خواهد داشت.

در همین ارتباط دکتر محمد طبیبیان معاون سابق سازمان برنامه و بودجه و استاد دانشگاه در گفت و گو با تابناک به بررسی علل عدم آمادگی دولت در حذف حداقل ده میلیون پردرآمد در کشور پرداخته است.

آقای دکتر به نظر شما چرا دولت جدید سیاست پرداخت یارانه ها را ادامه داد؟

دولت ها نباید سیاستی اجرا کنند که وضع مردم بدتر شود. دولت ها باید سیاستی را اتخاد کنند که حداقل وضع بخشی از مردم بهتر شود. یارانه دادن به همه مردم کار غلطی است و خواهد بود. این کار بسیار پرهزینه ای بود که دولت قبلی گردن کشور انداخت. از طرف دیگر به خاطر تورمی که از محل سیاست های نامناسب دیگر دولت قبل ایجاد شد، وضع اکثر مردم نه تنها خوب نشد بلکه بدتر هم شد. درحالی که سیاست پرداخت یارانه نقدی نشان داد که برای بهبود شرایط زندگی بسیاری از قشرهای جامعه کارساز نبود.

دولت اقای روحانی باید این روند غلط را تصحیح می کرد. البته باید گفت که این آگاهی در دولت وجود دارد که یارانه دادن به همه مردم کار صحیحی نیست. دولت این تفکر را قبول دارد و به آن اطمینان دارد، اما هنوز معلوم نیست که چرا تصحیح روند پرداخت یارانه نقدی  را آغاز نمی کند.

چرا دولت جدید تصحیح پرداخت نقدی یارانه را آغاز نمی کند؟

برای دولت سخت است که پرداخت نقدی  یارانه ها را متوقف کند. دولت برای اینکه این طرح را اجرا کند به پشتیبانی نیاز دارد. در شرایطی که نیرو های مختلف دنبال بهانه برای تضعیف دولت هستند. دولت نمی تواند یک خط مشی جسورانه ای را اتخاذ کند. دولت مجبور است محافظه کاری کند. در صورتی که یک سیستم حزبی در کشور بود و ان حزب پشتیبان دولت در مجلس و در سطح جامعه بود؛ دولت می توانست تصمیم جسورانه بگیرد. در واقع وقتی دولت می خواست مثلا دادن یارانه ها را به بخشی از مردم قطع کند؛ آن حزب شروع به دفاع می کردند. چون در کشور این سیستم حمایتی وجود ندارد، دولت ها مجبورند همینگونه کجدار و مریض عمل نمایند.

پس اگر به گفته شما بعد از اجرای یارانه وضع مردم بدتر شده است؛ پس چرا مردم در مرحله جدید ثبت نام کردند و داوطلبانه انصراف ندادند؟

یک چیزهایی خیلی ابتدایی است که باید به آن توجه کرد. یکی این است که در اقتصاد یک مفهومی تحت عنوان تئوری بازی ها داریم. اگر فرض کنیم شما به دو نفر بگویید که می توانید این پول را بردارید و اگر هر آن فرد پول را بردارد برای نفر بعدی هم وجود دارد که آن را بردارد ولی دواوطلبانه تصمیم بگیرید برندارید. تصمیم گیری منطقی این دو نفر چه خواهد بود.؟ پول را بر خواهند داشت. چرا که هم به نفع خودشان است و هم منافع دیگران را به خطر نمی اندازد.

بنابراین نمی شود مردم را سرزنش کرد و این یک قاعده رفتاری معمول است. وقتی دولت به مردم می گوید می توانید ثبت نام کنید و پول بگیرید و اگر ثبت نام هم کنید از همسایه پول کم نمی شود؛ حالا شما بگوید داوطلبانه از این پول بگذر، نمی گذرد. افراد می گویند چرا من بگذرم؛ همسایه من بگذرد. یا می گوید اگر من ثبت نام نکنم ولی بقیه ثبت نام کنند، ممکن است وضع مالی آنها بهتر شود. این روشی که دولت برای حذف بعضی از افراد از یارانه نقدی اتخاذ کرد، نادرست بود.  خیلی بدیهی بود که مردم ثبت نام می کردند. خیلی واضح است که در روش انصراف داوطلبانه همه ثبت نام می کنند. همین دو ملیون هم که ثبت نام نکردند جای تعجب است. این روش یک اشتباه طراحی مکانیزم بود.

دولت اعلام کرده است که نزدیک به ده میلیون نفر از افراد با درآمدهای بالا را شناسایی کرده است، اما بازهم اقدام به حذف آنها نمی کند. علت را چه می دانید؟

وقتی در جامعه ای که همه چیز مغششوش است، نباید انتظار داشته باشید که به راحتی بشود ده میلیون نفر را حذف کرد. مثلا می گویند ما 400 دزد بزرگ و فاسد اقتصادی را شناسایی کرده ایم، ولی بعد نام این افراد به دلایلی افشا نمی شود. وقتی مفاسد را شناسایی کردند، اما اسم آنها منتشر نمی شود؛ خوب معلوم است که دولت هم نمی تواند به راحتی این ده میلیون را حذف کند. در ایران چون سیستم حزبی وجود ندارد، کار را سخت تر می کند. دولتی که در شرایط سخت رای آورده؛ نمی خواهد جلوی مردم کاری کند که رای دهندگان از اقداماتش ناراحت شوند و محبوبیتش کم شود. وقتی دولت می تواند این کار را انجام دهد که پشتیبان داشته باشد. این پشتیبانی باید از طریق احزاب مجلس و سایر نهادها باشد. در چنین شرایطی که این حمایت ها وجود ندارد هیچ دولتی حاضر نمی شود محبوبیت خود را از بین ببرد. در واقع باید ابتدا یک مکانیزم صحیح ایجاد می شد که در نهایت به سی درصد قشرهای پایین درآمدی یارانه نقدی اعطا شود.

عده ای در چند روز اخیر مطرح کرده اند که در ثبت نام جدید مردم در پر کردن اطلاعاتشان دروغ گفته اند. نظر شما چیست؟

نمی شود این اقدام مردم را دروغ نامید. ولی مردم اطلاعات نادرست داده اند. این هم بدیهی است. در هیچ کشوری مردم اطلاعات را به صورت صحیح ارائه نمی دهند. در کشور انگلستان فرم مالیاتی پر می کنند، ولی آنها هم اطلاعات صحیح نمی دهند. انها هم وقتی اطلاعاتی را می نویسند یک سیستمی است که اطلاعات را کنترل می کند و اگر غلط نوشته بودند به شدت مواخذه می شوند. در ایران وقتی به شما می گویند فرم را پر گن و اگر نوشتی درآمد ماهیانه ات کم است به شما پول می دهیم؛ چه لزومی دارد افراد همه راست را بگویند، چرا که کنترل و نظارتی وجود ندارد.

پس بالاخره راهکار رفع این معضل چیست؟

دولت باید دوباره سازمان برنامه و بودجه را احیا کند و روی مسائل کارشناسی کار و تدبیر نماید. پس از اینکه نظر بر روی یک نظر کارشناسی اجماع صورت گرفت، آن وقت دولت بر اساس نظر کارشناسی اجماع شده عمل کند.

چرا دولت این سازمان را علی رغم وعده هایی که داده است دوباره احیا نمی کند؟

این سئوال را باید از دولت پرسیده شود. در قانون اساسی تنها ابزاری که رئیس جمهور دارد؛ سازمان برنامه است. رئیس جمهور این اهرم را اگر پرقدرت وآماده نگه دارد خیلی از کارها را بعضی ها نمی توانند انجام دهند. احمدی نژاد یک ضربه ای که به خودش زد همین بود که سازمان برنامه و بودجه را منحل کرد. اقای روحانی معلوم نیست چرا این سازمان را دوباره احیا و تبدیل به یک سازمان کارشناسی قوی تبدیل نمی کند.

سازمان برنامه از زمانی که ایجاد شد در یک تعارض حیات داشته است. هر موقع خوب کار کرده مدیران مستقل الرای داشت و تملق هم نمی گفتند و روی آن برداشت کارشناسی سعی می کردند کار کنند. از همان وقت این سازمان هر وقت یک چنین مدیرانی داشت؛ سازمان خوب کار می کرد ولی سیاسی ها و بدنه حکومت با ان بد می شدند. دولت ها با وجود سازمان برنامه و بودجه از فراغ بال برای کار برخوردار نیستند و نمی توانند هر کاری را که بخواهند انجام دهند.

دولت از اردیبهشت امسال مرحله دوم هدفمندی یارانه ها  را کلید زد. در همین حال دولت ادعا می کند که تورم با اجرای مرحله دوم کاهش پیدا کرده است. نظر شما چیست؟

من طرفدار این هستم که قیمت هر چیزی باید قیمت بازار باشد. این بازار است که قیمت کالا را مشخص می کند. اگر کالایی پایین تر و یا بالاتر از قیمتش بود اشتباه است. مثلا باید دید قیمت بازار بنزین چقدر است. مبنای کار باید قیمت باشد.

تورم بستگی به سیاست پولی دولت دارد و ربطی به قیمت بنزین و سایر چیزها ندارد. اگر دولت سیاست پولی درست اتخاذ کند علی رغم اینکه قیمت بنزین بالا رود، تورم کاهش پیدا می کند. در اروپا بعضی وقت ها صد درصد قیمت حامل های انرژی بالا رفته است ولی تورم تکان نخورده است. اگر مدیدریت سیستم پولی کشور خوب انجام گیرد تورم علی رغم اینکه قیمت بعضی کالاها بالا رود، کنترل می شود.

به هرحال امروز شاهد ثبات در اقتصاد کشور هستیم، شما علت را چه می دانید؟

اقدامات دولت در سیاست خارجی خوب بوده است و این خودش در ثبات اقتصادی موثر بوده است. از طرف دیگر شخصت آقای روحانی و شخصیت دولت در مجموع برای جامعه یک شخصیت آرامش بخش است و مردم احساس وجود تشنج نمی کنند. این در حالی است که دولت قبل دائما تشنج به جامعه تزریق می کرد. در واقع هر دوی این ها اثر اقتصادی دارد. امروز مردم احساس وجود تشنج و درگیری دائم که در زمان دولت قبلی بود را ندارند. البته به نظر می رسد هنوز دولت یک نقشه راه اقتصادی ندارد و پرتحرک نیست.

در نهایت ارزیابی شما از عملکرد دولت در زمینه اقتصادی در مدت اخیر چیست؟

این دولت در مجموع شرایطی که وجود داشته بیش از این نمی توانسته کار کند. اکثریت مجلس در طرف مقابل دولت قرار دارند و برای دولت مشکل ایجاد می کنند و از طرف دیگر تحریم ها به شدت اقتصاد کشور را با چالش روبرو کرده است. از طرف دیگر مشکلات سیاسی، بی کاری و...  فشار بر مردم وارد گرده است. بنابراین  دولت زیاد فراق بال برای عملکرد نداشته است.

خود کابینه نیز مجموعه برآیند از فشارهای سیاسی است که به دولت وارد شده است. شاید اگر خود آقای روحانی می خواست کابینه را انتخاب کند بعضی از این وزار را انتخاب نمی کرد. باید در ارزیابی عملکرد دولت منصف باشیم و توقع را از دولت زیاد نکنیم.