از چرب شدن سبیل تا چرب شدن جیبها
- توضیحات
- منتشر شده در چهارشنبه, 30 دی 1394 10:33
- نوشته شده توسط فرشته اکبری
بحث چرب کردن سبیل از زمان های قدیم در میان مردم رواج پیدا کرده و امروز هم باز مردم از این اصطلاح چرب کردن سبیل استفاده می کنند.
به گزارش "همدان نیوز"، دوره صفویه و قاجاریه بازار سبیل در میان مردم رونق بسیار داشت و پادشاهان آن دوران شاه عباس سبیل های چخماقی و کلفت می گذاشتند و حاکمان و قزلباش ها و افراد وابسته به دستگاه سلطنت نیز برای جلب نظر و حمایت سلطان و حاکمان و رسیدن به مقاصد خود از آنان پیروی می کردند و صاحب سبیل های از بناگوش در رفته بودند.
مردان قدیم ناگزیر بودند همه روزه چند بار به نظافت و آرایش سبیل خود بپردازند و آن را با روغن مخصوصی چرب کرده و مالش دهند تا هم شفاف شود و هم به علت چسبندگی روغن رو به بالا حالت بگیرد و اگر در این کار کوتاهی می کردند، سبیل هایشان آویزان می شد و آن هیبت و زیبایی را که نظر دیگران را به خود جلب می کرد، از دست می داد. آن کسانی که توانایی مالی کافی نداشتند، خود به چرب کردن سبیل های خود می پرداختند، ولی سران و ثروتمندان، به هنگامی که مهمانی رسمی داشتند و یا می خواستند به مهمانی بروند، کسانی را برای چرب کردن سبیل خود در استخدام داشتند که در این هنگام دست به کار می شدند و با روغنی مخصوص سبیل های آنان را جلا و زیبایی می دادند.
این مستخدمان اگر به خوبی از عهده چرب کردن و جلا دادن سبیل اربابان خود بر می آمدند موجب خشنودی و خرسندی بسیار آنان می شدند و در این هنگام هر چه می خواستند از آنان طلب می کردند که بی درنگ برآورده می شد.
این بحث چرب کردن سبیل از آن زمان در میان مردم رواج پیدا کرده و امروز هم باز مردم از این اصطلاح چرب کردن سبیل استفاده می کنند...
امام صادق (علیه السلام) درباره آن مى فرماید: «وَ أَمَّا الرِّشا فِی الْحُکْمِ فَهُوَ الْکُفْرُ بِاللّهِ الْعَظِیمِ»؛ اما رشوه در قضاوت، کفر به خداوند بزرگ است
عبدالله مستوفی در کتاب شرح زندگانی من می نویسد که مظفرالدین شاه نیز در سفر اروپا مردی به نام ابوالقاسم خان را همراه خود برده بود که در مواقع معین سبیل او را چرب می کرد و جلا می داد. هنگامی که سبیل شاه چرب می شد و از زیبایی و ابهت آن شاد می شد و سر حال می آمد، چرب کننده سبیل و اطرافیان شاه موقع را مغتنم شمرده و هر تقاضایی داشتند می نمودند، زیرا می دانستند که او سر کیف است و حتماً تقاضاهایشان را بر خواهد آورد و بدین ترتیب عبارت "سبیل کسی را چرب کردن" در آن دوره به معنی اخاذی کردن و گرفتن چیزی از صاحب سبیل فهمیده می شد و به عنوان اصطلاح در میان مردم رایج و مرسوم شد.
از چرب کردن سبیل تا چرب شدن جیب؟!
این چرب کردن سبیل امروزه راهی شده برای رشوه دادن و رشوه گرفتن ... و این یکى از بلاهاى بزرگى است که از قدیم ترین زمان ها دامنگیر بشر شده و امروز با شدت بیشتر، ادامه دارد، بلاى رشوه خوارى است که یکى از بزرگترین موانع اجراى عدالت اجتماعى بوده و هست، و سبب مى شود: قوانین، که قاعدتاً باید حافظ منافع طبقات ضعیف باشد، به سود طبقات نیرومند که باید قانون آنها را محدود کند به کار بیفتد.
"زشتى رشوه سبب مى شود این هدف شوم در لابلاى عبارات و عناوین فریبنده دیگر انجام گیرد و رشوه خوار و رشوه دهنده از نام هایى مانند: هدیه، تعارف، شیرینی، حق و حساب، حق الزحمه و انعام استفاده کنند، اما روشن است: این تغییر نام ها به هیچ وجه تغییرى در ماهیت آن نمى دهد و در هر صورت، پولى که از این طریق گرفته مى شود حرام و نامشروع است."(به نقل از بیانات آیة الله مکارم شیرازی دام ظله در سایت ایشان)
رشوه های کادو پیچ شده!!
در «نهج البلاغه» در داستان هدیه آوردن «اشعث بن قیس» مى خوانیم: او براى پیروزى بر طرف دعواى خود در محکمه عدل على (علیه السلام) متوسل به رشوه شد و شبانه ظرفى پر از حلواى لذیذ به در خانه على (علیه السلام) آورد و نام آن را هدیه گذاشت حضرت على (علیه السلام) بر آشفت و فرمود: «هَبِلَتْکَ الْهَبُولُ أَ عَنْ دِینِ اللّهِ أَتَیْتَنِی لِتَخْدَعَنِی؟... وَ اللَّهِ لَوْ أُعْطِیتُ الأَقالِیْمَ السَّبْعَةَ بِما تَحْتَ أَفْلاکِها عَلى أَنْ أَعْصِیَ اللّهَ فِی نَمْلَة أَسْلُبُها جُلْبَ شَعِیرَة ما فَعَلْتُهُ وَ إِنَّ دُنْیاکُمْ عِنْدِی لاَ هْوَنُ مِنْ وَرَقَة فِی فَمِ جَرادَة تَقْضَمُها ما لِعَلِیّ وَ لِنَعِیم یَفْنى وَ لَذَّة لا تَبْقى»؛ (سوگواران بر عزایت اشک بریزند، آیا با این عنوان آمده اى که مرا فریب دهى و از آئین حق باز دارى؟... به خدا سوگند اگر هفت اقلیم را با آنچه در زیر آسمان هاى آنها است به من دهند که پوست جوى را از دهان مورچه اى به ظلم بگیرم هرگز نخواهم کرد، دنیاى شما از برگ جویده اى در دهان ملخى براى من کم ارزش تر است امام على (علیه السلام) را با نعمت هاى فانى و لذت هاى زودگذر چه کار؟...) («نهج البلاغه»، خطبه 224؛ «بحارالانوار»، ج 41، ص 162، حدیث 57، و ج 72، ص 359، حدیث 76؛ «امالى شیخ صدوق»، ص 622)
"اسلام رشوه را در هر شکل و قیافه اى محکوم کرده است، در تاریخ زندگى پیغمبر اکرم (صلى الله علیه و آله) مى خوانیم: به او خبر دادند: یکى از فرماندارانش رشوه اى در شکل هدیه پذیرفته، حضرت بر آشفت و به او فرمود: «کَیْفَ تَأْخُذُ ما لَیْسَ لَکَ بِحَقٍّ»؛ (چرا آنچه حق تو نیست مى گیرى؟!)
او در پاسخ با معذرت خواهى گفت: «لَقَدْ کانَتْ هَدِیَّةً یا رَسُولَ اللّهِ»؛ (آنچه گرفتم هدیه بود اى پیامبر خدا!)
از رسول خدا (صلى الله علیه و آله) نقل شده چنین مى خوانیم: «لَعَنَ اللّهُ الرّاشِیَ وَ الْمُرْتَشِیَ وَ الْماشِیَ بَیْنَهُم»؛خداوند گیرنده و دهنده رشوه و آن کس که واسطه میان آن دو است را از رحمت خود دور گرداند
پیامبر (صلى الله علیه و آله) فرمود: «أَ رَأیْتَ لَوْ قَعَدَ أَحَدُکُمْ فِى دارِهِ وَ لَمْ نُوَلِّهِ عَمَلاً أَ کانَ النّاسُ یَهْدُونَهُ شَیْئاً»؛ (اگر شما در خانه بنشینید و از طرف من فرماندار محلى نباشید آیا مردم به شما هدیه اى مى دهند؟)
سپس دستور داد: هدیه را گرفتند و در بیت المال قرار دادند و وى را از کار برکنار کرد. («الامام على» علیه السلام، ج 1، صفحات 155- 156)" (به نقل از بیانات آیت الله مکارم شیرازی به نقل از سایت ایشان)
عاملی برای دور شدن از رحمت خداوند
مسأله رشوه در اسلام به قدرى مهم است که امام صادق(علیه السلام) درباره آن مى فرماید: «وَ أَمَّا الرِّشا فِی الْحُکْمِ فَهُوَ الْکُفْرُ بِاللّهِ الْعَظِیمِ»؛ (اما رشوه در قضاوت، کفر به خداوند بزرگ است). («وسائل الشیعه»، جلد 12، حدیث 2، باب 5 از ابواب ما یُكْتَسَبُ بِهِ (جلد 17، صفحه 92، احادیث 22057 و 22058، و صفحات 94، 95 و 96، چاپ آل البیت)؛ «كافى»، جلد 5، صفحه 126، حدیث 1، و صفحه 127، حدیث 3 (دار الكتب الاسلامیة)؛ «بحار الانوار»، جلد 100، صفحات 43، 52 و 53، و جلد 101، صفحات 273 و 274)
و در حدیث معروفى که از رسول خدا (صلى الله علیه و آله) نقل شده چنین مى خوانیم: «لَعَنَ اللّهُ الرّاشِیَ وَ الْمُرْتَشِیَ وَ الْماشِیَ بَیْنَهُم»؛ (خداوند گیرنده و دهنده رشوه و آن کس که واسطه میان آن دو است را از رحمت خود دور گرداند). (بحارالانوار»، جلد 101، صفحه 274، احادیث 9 و 11، باب الرِّشا فِى الحُكْمِ وَ أَنواعِهِ؛ «مستدرك الوسائل»، جلد 17، صفحه 355، حدیث 21565 (چاپ آل البیت)؛ «جامع الأخبار»، صفحه 156 (انتشارات رضى))، (گرد آوری از کتاب: تفسیر نمونه، آیة الله العظمی مکارم شیرازی، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهل و هفتم، ج 2، ص 15)
در بیان قرآن کریم نیز خداوند می فرماید: «و اموال یکدیگر را به باطل [و ناحقّ] در میان خودتان نخورید و اموال را به [عنوان رشوه، به کیسه] حاکمان و قاضی ها سرازیر نکنید تا بخشى از اموال مردم را به گناه بخورید، در حالى که خود می دانید [که خلاف می کنید]». [بقره، 188]
علاّمه طباطبایى (ره) در تفسیر این آیه می گوید: «ادلاء (مصدر تُدْلُوا) در چاه کردن دلو براى کشیدن آب است و منظور از آن در آیه مبارکه، رشوه دادن به حاکمان است که کنایه لطیف و زیبایى بر این مطلب است که حکم مورد نظر رشوه دهنده را به منزله آب ته چاه قرار داده که به وسیله دلو رشوه، از آن بیرون کشیده می شود». [طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 52] پس لازمه حرمت دادن رشوه، این است که گرفتن آن نیز حرام باشد. [مصباح الفقاهة، ج 1، ص 264]
کلام آخر:
ان شاء الله با توجه به این نکته و اثرات شومی که چرب کردن سبیل افراد در انواع مختلف خود دارد، این رذیله را از زندگی خود و جامعه محو نماییم.
منبع: تبیان