Back شما اینجا هستید: صفحه اصلی گزارش منطقه «دیزج» همدان برزخی بین شهر و روستا

منطقه «دیزج» همدان برزخی بین شهر و روستا

محلی بین شهر و روستاست؛ به قول اهالی شهرک ولیعصر(دیزج) همدان نه می شود این منطقه را جزئی از شهر بدانی نه جزئی از روستا.

به گزارش خبرنگار "همدان نیوز"، من اولین نفری نبودم که برای به رشته تحریر درآوردن حال و روز مردم منطقه دیزج همدان پا به این منطقه می گذاشتم و مردم نیز اولین بار نبود که از مشکلاتشان می گفتند اما با وجود به فراموشی سپرده شدن مشکلات از سوی مسئولین، باز هم مردم از گفتن آن نا امید نبودند.

وقتی با طی مسیری طولانی به آخرین ایستگاه منطقه دیزج می رسی و از خیابان اصلی به سمت کوچه های این منطقه قدم می گذاری به تدریج از آسفالت ترک خورده کاسته می شود و خاک‌فرش کوچه ها تو را به سمت مردمی که هر روز با همین مشکلات دست و پنجه نرم می کنند، هدایت می کند.

به هر سمت خیابان که نگاه می اندازی به ندرت می توانی کوچه ای را بیابی که رنگ آسفالت به خود دیده باشد و سنگ ریزه‌ها جایگزین آسفالتی شده که حتی در مواردی مرغوبیت آن از خیابان های اصلی شهر همدان هم دریغ می شود؛ با این وجود می توانی به مشکلاتی بیاندیشی که مردم منطقه در ایام زمستان و در مواقع بارندگی با آن روبه رو هستند و باید در گل و لای طی مسیر کنند.

به هر زاویه ای از این کوچه های خاکی که نگاه می کنی در بین خانه های آجرساخت با خانه های کاه گلی روبه رو می شوی، خانه هایی که در روستاهای امروزی نیز کمتر دیده می شود و همینجاست که حرف مردم در ذهن تو مرور می شود: "اصلا معلوم نیست اینجا شهر است یا روستا؛ ما نمی دانیم شهری هستیم یا روستایی".

در ابتدا تصور بر این بود که خانه های کاه گلی خالی است و به حال خود رها شده اما وقتی می بینی که کودکی از سوراخ پنجره مانند تعبیه شده در دیوار، بیرون را می نگرد، زندگی در این خانه های معلق روی زمین که هر لحظه بیم فروریختن دارند، نیز برایت عیان می شود.

از اهالی محله می پرسی که واقعا کسی در چنین خانه‌هایی زندگی می کند و آنها نیز اینگونه پاسخ می دهند: «این تنها خانه قدیمی منطقه نیست و می توان در کوچه های دیگر هم به زندگی افراد در این خانه ها برخورد. مردم این منطقه وضعیت مالی خوبی ندارند مجبورند در چنین خانه هایی زندگی کنند.»

ابراهیم باشباغی یکی از اهالی منطقه دیزج می گوید: چون دیزج را نمی توان یک روستا دانست وام نوسازی مسکن هم به خانه های قدیمی و فرسوده این منطقه تعلق نمی گیرد و از طرفی در شهرداری نیز به این مشکل رسیدگی نمی شود چراکه سند املاک ثبتی نیست و عادی است و شامل تسهیلات نوسازی نمی شود؛ شهرداری در دیگر ایام سال به این منطقه توجه چندانی ندارد اما اگر کسی بخواهد یک آجر را جابجا کند مأمورین شهرداری به سرعت در منطقه حاضر می شوند و از ساخت و ساز جلوگیری می کنند.

او معتقد است که مردم شهرک ولیعصر با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کنند اما چون تعداد قابل توجهی بی سواد هستند و اطلاع چندانی از روند اداری و چنین مباحثی ندارند، در صورت مراجعه به نهادها یا ادارات، کاری از پیش نمی برند.

این شهروند همدانی از نمایندگانی که با کوله باری از وعده های توخالی راهی مجلس شدند، گلایه دارد و می گوید: «وقتی به دنبال رأی هستند در منطقه حاضر می شوند و وعده هایی می دهند که مردم را دلگرم می کند و از رفع مشکلات خبر می دهند اما وقتی رأی می آورند و راهی مجلس می شوند، پشت سرشان را نمی بینند، مردم را فراموش می کنند و در طول چهار سال نمایندگی، خبری از آنها نیست.»

به آخرین کوچه های منطقه که می رسی مشکل آب هم به دردهایشان اضافه می شود و از کیفیت پایین آب سخن می گویند.

زنانی که به رسم عادت هر روز، ساعاتی را به تعریف در کوچه می گذرانند، از بهداشت آب در این منطقه گلایه دارند.

یکی از این زنان می گوید: محله ما از آب شهری نیز محروم است و به ناچار از آب چاه استفاده می کنیم که کیفیت خوبی ندارد. وقتی به آب و فاضلاب هم مراجعه کردیم اینگونه پاسخ دادند که بخشی از این محله متعلق به شخصی است که باید از آن شخص برای لوله کشی آب مجوز بگیریم که او نیز به این اقدام رضایت نمی دهد و مجبوریم با این وضعیت ادامه دهیم.

سودابه مرادی در سخنانش به  بی توجهی شهرداری برای آسفالت کوچه ها و نظافت شهری نیز اشاره می کند: « تا چندماه پیش سطل زباله هم در کوچه های انتهایی این منطقه وجود نداشت و حالا چند ماهی است که مردم این منطقه به جای اینکه کیسه زباله ها را روی زمین رها کنند می توانند در سطل زباله بیندازند».

گویا شهرداری در قالب طرح توانمندسازی مناطق محروم به فکر افتاده که کمی تا قسمتی، رعایت بهداشت محیطی در این منطقه را مورد توجه قرار دهد.

از کنار زنان محله که می گذری و پا در کوچه و پس کوچه های شهرک ولیعصر می گذاری، جلوی هر خانه ای تعداد زیادی از جوانان و یا حتی افراد میانسالی را می بینی که از سر بیکاری، در کوچه قدم می زنند و یا عابران را نظاره می کنند و چهره عده ای از آنها نیز "اعتیاد" را که یکی از مشکلات اساسی منطقه است، نشان می دهد.

به قول یکی از اهالی این منطقه که پاسخگوی سوالات من بود، در مواردی قاچاق فروشان در این منطقه آشکارا به فروش مواد مخدر می‌پردازند و با اینکه نیروی انتظامی نیز در منطقه حضور دارد، گاهی کنترل این افراد ممکن نیست.

شیخ مراد امجدیان از وضعیت بد مالی مردم این منطقه و بیکاری تعداد زیادی از جوانان آن سخن می گوید: عده ای از جوانان به دلیل بیکاری یا به فروش مواد مخدر و دیگر کارهای خلاف روی آورده اند و یا در دام اعتیاد گرفتار شدند.

کودکان منطقه دیزج به جای اینکه در فضایی امن به بازی و تفریح بپردازند و یا مسیر رفت و آمد به مدرسه را با امنیت طی کنند، باید نظاره گر صحنه رد و بدل مواد مخدر بین افراد باشند و مشاهده چنین اتفاقات تلخی، خطر قرار گرفتن آنها در معرض اعتیاد را افزایش دهد. از طرفی دیگر کودکان باید مراقب باشند که مبادا جوانی بیکار و خلافکار آنها را طعمه ای برای پر کردن جیب خود کند.

علاوه بر خطرات اجتماعی که ناشی از خرید و فروش مواد مخدر در کوچه پس کوچه های شهرک ولیعصر کودکان را تهدید می کند و بویی که گاهی هنگام عبور از کنار خانه ای، مشام عابران را می آزارد، جوی های فاضلاب نسبتا عریضی که از میان کوچه های اصلی می گذرد و هیچ پوششی ندارد، خطر آسیب دیدن افراد و کودکان به علت افتادن به جوی را نیز افزایش می دهد.

عابران باید بدون توجه به بوی بد فاضلاب که فضای کوچه ها را فرا گرفته، مراقب این باشند که خطر افتادن در جوی آب آنها را تهدید نکند.

در طول مسیر بازهم در برزخ شهر و روستا می توانی نشانه هایی را ببینی که البته این منطقه را به روستا بیشتر شبیه می کند به طوریکه دام و حیوانات اهلی در این کوچه ها در رفت و آمد هستند و فضولات حیوانی به وفور در کوچه‌ها قابل مشاهده است و از این منطقه فضایی را ساخته که شباهتی به شهر ندارند.

مواردی که از سوی مردم این منطقه در این گزارش مطرح می شود بخشی از مشکلاتی است که با اکراه از آن سخن می گویند اما سالهاست با آن زندگی می کنند و بعضی دردها و مشکلات با زندگی آنها عجین شده است.

در طول چند سال اخیر بارها شهرداری و شورای اسلامی شهر همدان توانمندسازی مناطق محروم شهر را در دستور کار قرار داده و مسئولان این دو نهاد هراز چندگاهی "توانمندسازی مناطق" را به عنوان یک شعار و اولویت کاری خود مطرح می کنند اما هنوز مردم این مناطق رنگ و بوی توانمندی را به خود ندیده و از لحاظ حداقل زیرساخت‌های شهری و محیطی از جمله آب شهری بهداشتی و آسفالت، محرومند و از طرفی امنیت اجتماعی آنها نیز با رفت و آمد آزادانه معتادان در خطر قرار دارد.

هرچند بیان این مشکلات به کرات از طریق رسانه ها در طول سالهای اخیر مطرح شده و شاید توانسته گرهی هرچند کوچک را باز کند و یا حتی توجهی از سوی مسئولان را به مشکلات مردم جذب نکرده است، اما رسالت رسانه در انتقال دغدغه های مردم به مسئولان و بیان آنها است و امید می‌رود بتواند در اقدام و عمل به شعارهای هراز چندگاهی آنها ثمربخش باشد و مردم مناطق محروم بتوانند توانمندسازی را خود به وضوح ببیند و کلمه‌ ناملموسی که تا به حال به گوش آنها نخورده است، به واژه ای آشنا برایشان تبدیل شود.

گزارش: فرشته اکبری

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن