اُفت تحصیلی؛ از کتمان و تکذیب تا اراده بر جبران

جبران اُفت تحصیلی ناشی از دو سال تعطیلی مدارس و اتکا به آموزش های ناقص در فضای مجازی، مستلزم یک خواست و اراده واقعی و همکاری مؤثر بین نظام آموزشی، مدرسه، والدین و خود دانش آموزان است.

به گزارش "همدان نیوز"، شکی نیست که یکی از مهمترین مشکلات نظام آموزشی در همه جوامع و متعاقباً کشور ما اُفت تحصیلی دانش آموزان است که به روش های مختلف زیان های فراوانی را به ساختار و سرمایه‌های جامعه وارد کرده و دائماً نیز به عنوان یک چالش فرسایشی اذهان بسیاری از خانواده ها، دانش آموزان، معلمان و دست‌اندرکاران نظام آموزشی را با خود درگیر می کند.

در این زمینه کارشناسان بر این باورند که برعکس تصور عامه اُفت تحصیلی تنها شامل تجدیدی و مردودی دانش آموز در یک یا چند درس نیست بلکه وقتی آموخته‌ها و توانایی وی در درک آموزش ها از آنچه انتظار می‌رود کمتر باشد، اُفت تحصیلی روی داده است. در واقع  اُفت تحصیلی کاهش عملکرد فرد از رضایت بخش به نامطلوب است و به دیگر معنا اگر بین استعداد بالقوه و بالفعل دانش آموزی فاصله ای ایجاد شود می توان از این امر به عنوان اُفت تحصیلی یاد کرد.

هر چند در ساختار آموزشی بسیاری از کشورها و متعاقباً ایران غالباً نتایج کمّی یک آزمون است که وضعیت تحصیلی دانش آموز را نمایش داده و یا سطح دانسته ها و محفوظات او را حدنگاری می کند اما واقع امر اینجاست که صرف شرکت در آزمون و دریافت یک کارنامه و چند نمره نمی تواند دیدی واقعی، دقیق و روشن از نقاط قوت و ضعف فرد ارائه دهد چراکه اُفت تحصیلی فراتر از اعداد و نمراتی است که در کارنامه و یا حتی برگه آزمون قید می شود و گاهی اوقات با اینکه دانش آموز ظاهراً در یک آزمون نمره قبولی گرفته و به طور قانونی می تواند به پایه بالاتر راه یابد اما به لحاظ میزان دانش و معلومات در سطح پایینی قرار دارد.

از منظر کارشناسان و صاحب نظران دلایل مختلفی می تواند در بروز و شکل گیری اُفت تحصیلی دانش آموزان مؤثر باشد که از آن جمله می توان به موضوعاتی از قبیل نداشتن اعتماد به نفس، فقدان مهارت های مطالعه و یا پاسخگویی به سوالات، بی انگیزگی برای تحصیل و مطالعه و یا نداشتن هدف مشخص برای تحصیل، وضعیت جسمانی دانش آموز، ترس از آزمون و توقعات والدین برای گرفتن نمره بالا، عقب انداختن کارها و ضعف در مدیریت زمان گذراندن وقت زیاد با کامپیوتر، موبایل و فضای مجازی، بیماری جسمی یا روانی در والدین و وابسته و متکی بودن فرزندان به والدین در امور درسی و تکالیف منزل از دوران ابتدایی اشاره کرد.

همچنین تحقیر، سرزنش و مقایسه نادرست فرزندان با همسالان موفق و در نتیجه پایین آوردن اعتماد به نفس و خودباوری آنها، رفتارهای نامناسب عوامل اجرایی مدرسه مانند مدیر، معاونان، دبیران و مشاوران، جو عمومی حاکم بر مدرسه از لحاظ درسی مانند سخت گیری بیش از حد معلمان و دبیران در دادن نمره به علت بالا فرض کردن سطح علمی مدرسه، اختلاف خانوادگی و خانواده آشفته سبک فرزندپروری نامناسب، عدم تهیه به موقع کتاب‌های درسی و فراهم آوردن وسایل کمک آموزشی، عدم همکاری نزدیک اولیاء مدرسه و والدین و بی توجهی به موضوع ارزیابی عملکرد معلمان و مهارت های تدریس از دیگر موضاعات مؤثر در اُفت تحصیلی به شمار می آیند.

البته ماسوای همه علل اصلی و فرعی که موجب اُفت تحصیلی در دانش آموزان می شود، نباید از این حقیقت غافل بود که اُفت تحصیلی خسارات ریز و درشت دیگری را نیز چه در بحث کلان اجتماعی و چه فردی و خانوادگی به همه تحمیل خواهد کرد.

اینکه بسیاری از اندیشمندان و صاحب نظران با اشاره به این خسارات که مشتمل بر موضوعاتی چون اتلاف هزینه‌های جاری اداره و مؤسسات آموزشی دولتی، اتلاف سرمایه‌گذاری‌های ثابت برای احداث و تجهیز فضاهای آموزشی و پرورشی، اتلاف هزینه‌های مستقیم خانواده مثل  هزینه ثبت‌نام، خرید لوازم‌التحریر و کمک درسی ها،  سرویس دانش‌آموزان به مدرسه و اتلاف هزینه فرصت از دست رفته بر اثر دیرتر راه یافتن به بازار کار می شود اما به صورت ویژه تأکید دارند که بُعد روانی، اجتماعی خسارت‌ها که به دانش‌آموز و خانواده او در قالب سرخوردگی، احساس حقارت و بی‌کفایتی، خودپنداری منفی و ... وارد می‌شود، به‌مراتب سخت تر و جدی‌تر از ابعاد مادی این موضوع بوده که متأسفانه جبران و التیام این خسارات زخم‌های روحی و روانی نیز به سختی و ‌کُندی صورت می‌پذیرد.

با این حال اما تقریباً همه صاحب نظران، کارشناسان و متخصصان بر این نکته نیز تأکید دارند که نباید غافل بود، اُفت‌ تحصیلی موضوع غیرقابل حلی هم نیست که نتوان در مقام جبران و رفع آن برآمد، مشروط بر اینکه در وهله نخست بپذیریم حل آن هم یکباره و ناگهانی و با شیوه‌های آنی میسر نیست و برای مقابله با این پدیده، به برنامه‌ریزی‌های درازمدت و زیربنایی احتیاج است.

برنامه‌هایی که براساس واقعیت‌های اجتماعی بوده‌ و ضمانت اجرایی به عنوان یکی از اصول برنامه‌ریزی آموزشی را داشته باشند. برنامه های بلند و کوتاه مدتی که در قالب تدابیر زیربنایی سیاست کلی در نظام آموزشی مانند

تجدیدنظر در نظام ارزشیابی، کاهش تعداد دانش‌آموزان هر کلاس، ارزیابی هوشی دانش‌آموزان و شناخت توانایی های آنها قبل از شروع مقطع تحصیلی جدید، تجمیع امکانات آموزش و پرورش و استفاده بهینه از امکانات، تغییر در شیوه هدایت تحصیلی، تقویت انگیزه‌های درونی دانش‌آموزان، تغییر در نگرش‌های آموزشی معلمان، تغییر در سبک‌های مدیریت مدارس، نوآوری در روش‌های تدریس و محتوای کتب درسی، اصلاح فرآیند یاددهی- یادگیری و توجه به مشارکت مردمی‌ و مواردی از این دست قابل اجراست.

کرونا چالشی با هزینه های سنگین ...

و اما جدای از همه مشکلات ریز و درشتی که در شدت و ضعف های مختلف باعث اُفت تحصیل در دانش آموزان شده و می شود، بسیاری از کارشناسان و صاحب نظران تعطیلی طولانی مدارس به علت شیوع بیماری کرونا را یکی از عوامل بسیار خاص و مؤثر در این روند طی چند سال گذشته قلمداد می کنند.

بدان معنا که شیوع این بیماری رسماً معادلات و نظم عادی در روند تعلیم و تربیت را به هم زد و آموزش و پرورش را از فضای حضوری کلاس به سوی آموزش‌های مجازی و گوشی ها و تبلت ها سوق داد در حالیکه نه تنها بسیاری از دانش آموزان، آموزگاران، دبیران، مربیان با سواد رسانه ای آشنایی لازم را نداشتند بلکه نظام آموزشی ما نیز در این زمینه سناریو و زیرساختی از پیش طراحی شده و قابل قبول برای این گونه مسائل نداشت و البته این نیز در حالیست که کشور ما به علت شرایط جغرافیایی و بروز مسائل غیرمترقبه ای مانند سیل، زلزله، برف و کولاک و ... زمینه بسیار مستعدی برای درگیری با مشکلات اجتماعی و توقف و کُندی زندگی عادی مردم دارد.

کارشناسان با اشاره به اینکه پایه نظام آموزشی سنتی کشور ما مبتنی بر کلاس حضوری و ارتباط بی واسطه معلم و شاگردان بوده و آموزش حضوری دوران طلایی هر آموزش تئوری و عملی محسوب می شود، در این روند نیز دانش آموزان با رهنمودهای مستقیمی که از معلم و دبیر دریافت می کردند، موفق به یادگیری مطالب می شدند، معتقدند: از موقعی که همه گیری ویروس کرونا تعطیلی مدارس را رقم زد به علت فقدان ارتباط چهره به چهره معلم و دانش آموزان و نیز عدم توانایی برخی والدین در هدایت تحصیلی فرزندان و رفع اشکالات درسی آنها زمینه بروز  مشکلات زیادی در روند آموزش دانش آموزان به ویژه در مقاطع ابتدایی و آغازین تحصیل به وجود آمده است.

بدان معنا که برعکس فضای مدرسه که در مدت زمان حضور دانش آموزان در آن تحت کنترل و نظارت مستقیم مدیران و مربیان بوده و حضور در کلاس ها، آزمون ها و پرسش به پاسخ ها ساختاری حقیقی و الزامی داشت اما در فضای مجازی فرار یا غیبت بدون دغدغه دانش آموزان از کلاس درس، شناور بودن زمان استفاده از محتواهای درسی و مقید نبودن به ساعات ثابت روزانه و یا برگزاری آزمون های غیرحضوری و با مخاطبان مبهم در آزمون ها و یا عدم  حصول اطمینان از درک مفهومی درس از سوی دانش آموز باعث شد تا اُفت تحصیلی دانش آموزان با سرعت بیشتری رقم بخورد چراکه آموزش مجازی با آموزش حضوری تفاوت زیادی دارد و یکی از دیگر مشکلات این رویه استفاده معلمان از همان شیوه های سنتی در کلاس های درس مجازی بود.

موضوع اینجاست که بیشتر معلمان کشور ما به دلایل مختلف یا آشنایی و تجربه کافی با روش های تدریس در شبکه های اجتماعی را نداشتند و یا عدم تسلط برخی معلمان به اصول کار در شبکه های مجازی و تولید محتواهای الکترونیکی باعث شد تا در ابتدای کار نتوانند آن گونه که باید و شاید به صورت مفید و قابل قبول مفاهیم درسی را به دانش آموزان منتقل کنند.

حال اینکه نظام آموزشی کشور ما نیز فاقد زیرساخت و آمادگی  قبلی برای ورود به این عرصه بوده و بسیاری از خانواده ها نیز با فرهنگ استفاده بهینه از گوشی ها و تجهیزات هوشمند آموزشی به عنوان ابزاری برای زندگی اجتماعی آشنایی نداشته و یا بعضاً به علت قیمت بالای تلفن هوشمند و تبلت و یا عدم پوشش شبکه اینترنت در برخی نقاط کشور با مشکلات عدیده مواجه شدند هم به جای خود.

در بررسی و تحلیل این موضوع کارشناسان با اشاره به اینکه آموزش های غیرحضوری بر خلاف آموزش چهره به چهره نیازمند مهارت خودتنظیمی است و در فضای آموزش های مجازی از راه دور به علت غیبت جسمی دانش آموز، بخش عظیمی از سیستم آموزش ناکارآمد شده و معلمان و والدین نمی‌توانند قوانین پیچیده تر و سخت‌گیرانه تری برای دانش آموزان برای دنبال کردن مباحث کلاس درسی برقرار کنند، معتقدند: به علت عدم امکان حضور و غیاب واقعی دانش‌آموزان، مشخص نبودن و رسمیت نداشتن حریم کلاس، قرار نداشتن هم‌کلاسی‌ها در کنار یکدیگر و نبود ارتباط تعاملی و متقابل بین دانش‌آموز و معلم در سال های آینده باید شاهد حضور دانش آموزانی در کلاس های درس باشیم که با انباشتی از مطالب و اطلاعات اولیه یاد نگرفته مواجه شده اند.

از دیدگاه متخصصان این موضوع به ویژه درباره پایه اول ابتدایی که می طلبد نوآموز به دهان معلم نگاه کرده و بخش کردن و صداکشی و شیوه گرفتن مداد در دست را بیاموزد، بسیار نگران کننده است.

آنها با اشاره به اینکه در شرایط کرونایی اُفت تحصیلی در سنین پایین تر بیشتر حس شده عنوان می دارند که برعکس دانش آموزان مقاطع بالاتر که خود دانش‌آموز باید مسئولیت پذیر بوده و به دنبال منابع علمی برود اما محصلان مقطع ابتدایی به واسطه قرارگیری در موقعیت یادگیری داده های اولیه علمی و شکل گیری ذهنیت دانش آموز در بدترین شرایط قرار گرفته اند چراکه قسمت عمده ای از ارتباطات دوره ابتدایی به ویژه پایه اول ناشی از تعاملات مستقیم دیداری و شنیداری معلم و شاگرد است و چون در آموزش مجازی این تعامل برقرار نمی شود ناخواسته باید شاهد اُفت تحصیلی بیشتری باشیم.

این صاحب نظران با اشاره به اینکه اُفت شدید علمی نخستین آسیب آموزش غیرحضوری برای بسیاری از دانش‌آموزان است که در سال تحصیلی جدید باید معلمان و اولیای دانش آموزان به آن نگاه ویژه ای داشته باشند، معتقدند که جدا از برنامه های جانبی، تقویتی و جبرانی، بسیار لازم است تا معلمان و مربیان با دقت در کیفیت پایین آموزش های قبلی برای افزایش سطح توجه و دقت دانش آموزان، با توسل به تدابیر و روش های مختلف تلاش کنند.

به دیگر معنا اگر مسئولان و برنامه ریزان نظام آموزشی بتوانند با طراحی و اجرای برنامه هایی در غالب کلاس های فوق برنامه، جبرانی، حین تحصیل و یا حتی تابستانی تدابیری اتخاذ کنند که علاوه بر رفع نواقص و نوسانات شدید چند سال اخیر در امر آموزش و تدریس دانش آموزان مقطع جدید را با یادگیری کامل مفاهیم درسی طی کنند، نه تنها در کاهش هزینه ها گام های مؤثری خواهند برداشت بلکه باعث ایجاد رغبت و اعتماد به نفس در دانش آموزان و جلوگیری از مردودی و ترک تحصیل آنها نیز خواهند شد.

چالش‌های آغاز یک سال‌ تحصیلی جدید

و اما با فروکش کردن نسبی بیماری کرونا و بازگشت زندگی به روال عادی، مدارس هم با عبور از یک دوره سکوت و خاموشی نسبتاً طولانی مدت با آغاز سال تحصیلی جدید شاهد حضور پرنشاط و  هیاهوی دانش آموزان شدند.

اینکه شاید از منظر برخی از سرگیری فعالیت دوباره مدارس و برقراری کلاس ها برای بسیاری از والدین و معلمان و بعضاً دانش آموزان خبر خوشی تلقی شده و بسیاری از آنها هم اعلام کنند که با عادی شدن پروسه آموزش و تعلیم بسیاری از مشکلات ناشی از تدریس در فضای مجازی حل و اصطلاحاً روند حرکت قطار  آموزش بر ریل کلاس های حضوری سرعت بیشتری به خود خواهد گرفت اما با کمی تأمل و به مجرد گذشت یک ماه از آغاز به کار رسمی کلاس ها و شروع تدریس بسیاری از معلمان و والدین شاهد یک مشکل اساسی و مشترک در بین قشر قابل توجهی از دانش آموزان شدند.

دانش آموزانی که هر چند با وجود دریافت نمره قبولی نسبتاً بالا در آزمون های مجازی مجوز راهیابی به مقطع بالاتر را دریافت کرده اند اما حالا و در فضای آموزش حضوری و ارتباط بی واسطه با معلم و یا هنگام فراگیری دروس جدید نه فقط توانایی پاسخگویی به همان سوالات را ندارند، بلکه بعضاً حتی از درک حرف معلم و محتوای دروس جدید نیز ناتوان هستند. گویی یا هیچ گاه این کلمات و معادلات در ذهن آنها وجود نداشته و این کتاب و درس و مبحث آموزشی برایشان کاملاً غریبه و بیگانه است و یا قدرت آن را ندارند تا رابطه معنادار و مفهومی بین مطالب سال قبل  دروس سال جدید برقرار کنند.

در این باره برخی معلمان به ویژه در مقاطع ابتدایی با اشاره به مشکلات محسوس و چشمگیر دانش آموزان در امر یادگیری معتقدند: فرآیند آموزش در فضای مجازی در دوران کرونا به ویژه برای کلاس اولی ها نتوانسته آن گونه که انتظار می رود به انتقال مفاهیم، اجبار دانش آموزش به یادگیری، ارزشیابی حقیقی و یا رفع اشکالات دانش آموزان کمک کند و اکنون نیاز است تا گاهی و دوباره همان مطالب را به آنها یاد دهیم.

برخی دیگر از معلمان نیز با اشاره به اینکه در زمان حضور و غیاب و یا آزمون با اطمینان نمی توانستند بگویند که شخص حاضر در جلسه خود دانش آموز بوده و یا فرد دیگر، بر این باورند که همین امر باعث شده تا بسیاری از دانش آموزان اساساً میلی به حضور در کلاس نداشته و یا در موقع آزمون به معنای واقعی از دانسته ها و آموزش های ارائه شده واقعی خود بهره بگیرند که برآیند این امر را می توان در نمره های به ظاهر عالی و بالا در آزمون مجازی اما ناتوانی در پاسخ به همان سوالات در پای تخته سیاه و کلاس حضوری دید و حس کرد.

و البته این وضعیت نامطلوب هم در حالی بر ساختار نظام آموزشی ما بار شده که با شروع کلاس ها نه فرصتی برای جبران نواقص و کم و کاستی های سال قبل وجود دارد و نه می توان با خیال راحت و براساس زمان‌بندی آموزشی به سراغ دروس جدید رفت چراکه بسیاری از دانش آموزان نه تنها هنوز نتوانسته اند پیش نیازهای قبلی را درک کرده و یاد بگیرند بلکه با کوله باری از مشکلات ریز و درشت مقطع قبلی اکنون دروس جدید را در پیش رو دارند که این معضل در دروس سلسله واری مانند ریاضی و زبان بسیار مشهود است.

در این رابطه برخی والدین هم با اعتراف به اینکه در موارد متعدد نه فقط فرزندان خود را ملزم به حضور در کلاس مجازی نکرده اند و یا حتی در موقع آزمون نیز به روش های مختلف کمک حالشان بوده اند، براین باورند که نتبجه این خلأ ناخواسته تعطیلی مدارس و متعاقباً رویه اشتباه و بی توجهی به الزامات این شیوه آموزش را اکنون در قالب مشکلات روزافزون درسی بچه ها با تمام وجود حس می کنند و البته ماجرای بدتر نیز اینجاست که هر چه تلاش می کنند تا این نقیصه را در قالب ثبت نام در کلاس های جبرانی، خصوصی و ... برطرف کنند نه تنها راه به جایی نمی برند بلکه به علت فشارهای بیش از حد روی دانش آموز نگران بروز چالش های روحی و روانی عمق و گستره در آنها نیز هستند.

در این باره برخی رفتارشناسان با اشاره به تلاطمات فکری دانش آموزان و استیصال بسیاری از آنها در درک و فهم دروس جدید و یا ناتوانی در پیوندسازی مطالب سال قبل و سال جدید معتقدند که این اصرار به فشرده سازی دروس و یا توقع نمره بالا با این اُفت تحصیلی مشهود نه تنها عایدی مثبتی را به همراه ندارد بلکه ممکن است بعضاً کار را از خراب هم خراب تر کند. 

از منظر آنها وجود این نوسانات و چالش ها در مسیر آموزش سال جدید یکی از مهمترین مسائلی است که باید در قالب اُفت تحصیلی، کاهش نمرات در آزمون ها، کُندی روند آموزش و یا لزوم بازآموزی دروس قبلی و ... منتظر آنها بود که البته این امر در مقاطع ابتدایی و متوسطه دوم که دانش آموزان کنکور را در پیش دارند، بسیار محتمل و قریب به اتفاق تر خواهد بود.

در گفتگوهای صورت گرفته با برخی صاحب نظران حوزه تعلیم و تربیت با محوریت راهکارهای برون رفت از گرداب اُفت تحصیلی دانش آموزان این‌گونه عنوان می شود که در  واکاوی این مسئله باید به چند نکته مهم و اساسی توجه داشت؛ اینکه در ابتدا همه دست‌اندرکاران نظام آموزش و پروش و نیز والدین باید بپذیرند که این اتفاق(تعطیلی طولانی مدارس) به هر شکل اثرات خود را البته با شدت و ضعف های متفاوت بر فضای آموزشی و دانش آموزان بر جای گذاشته بنابراین نباید و نه می توان به هر بهانه و تعارف آن را تکذیب و انکار کرد و یا با فرافکنی و انداختن توپ به زمین دیگران از زیربار مسئولیت آن خارج شد.

در ضمن اگر از هم اکنون و با توجه به زنگ هشدارهای نواخته شده به معنای واقعی و با اراده و قصد متعهدانه به دنبال مرتفع کردن این مشکل نباشیم لاجرم در سال های بعد باید شاهد تعمیق و افزایش هر چه بیشتر برآیندهای منفی و هزینه های جبران ناپذیر این مسئله باشیم.

پس باید بپذیریم که زمان دکمه برگشت ندارد و نمی توان زمان را به گذشته برگرداند و به جبران مشکلات قبلی پرداخت و یا آن را متوقف و ساختار تحصیل را معلق کرد اما فراموش نکنیم که براساس منطق و عقل سلیم هر مشکل و مسئله ولو سخت و بزرگ دارای راهکاری هم هست که می توان با استفاده از آن حلش کرد، گو اینکه موضوع اُفت تحصیلی نیز مسئله مطلق و لاینحلی نیست که نتوان بر آن فائق آمد اما همانگونه که پیش‌تر نیز گفته شد باید قبول کنیم که حل آن هم یک‌باره و ناگهانی و با شیوه‌های آنی و یا شعار و همایش و نمایش میسر نیست بنابراین برای مقابله با این پدیده، به برنامه‌ریزی‌های درازمدت و زیربنایی و صد البته حقیقی و عملی احتیاج است.

برنامه ای که به صورت توامان هم باید به دنبال رفع مشکلات قبلی و استحکام و جبران عقب افتادگی ها باشد و هم آموزش های مصوب جدید را دنبال کند که تحقق این مسئله نیز لاجرم مستلزم یک اراده عملی و همکاری همگانی بین دستگاهای مسئول ، مدرسه و والدین است.

البته از منظر صاحب نظران نقش دانش آموزان در این میان بسیار پررنگ تر از بقیه است چراکه به هر جهت این دانش آموزان هستند که باید برای برون رفت از این گرداب تلاش و مساعی بیشتری را به خرج داده و کمی از خواب و استراحت خود کاسته و به زمان درس و مطالعه بیفزایند.

آنها بر این باورند که یگانه راهکار و نسخه امیدبخش برون رفت از این گرفتاری و جلوگیری از تبعات و تعمیق آن در آینده افزایش کلاس های جبرانی، ادامه آموزش های مجازی همزمان با کلاس های حضوری به عنوان یک مکمل و مقوم جانبی و در نهایت همکاری شانه به شانه معلمان و والدین برای محقق کردن این فرآیند است.

البته بیان این مسئله به معنای حذف کامل و یا حداکثری تفریح و بازی و ورزش و میهمانی از زندگی دانش آموزان و تعریف یک زندان تحصیلی برای کودکان نیست بلکه موضوع تلاش همگانی در جهت جبران دو سالی است که به هر شکل از دست رفته است.

حالا شاید این برنامه فشرده و زمان‌بر به مزاج برخی دانش آموزان خوش نیامده و موجب دلخوری و رنجش و حتی تضاد آنها شود اما در نهایت همه ما باید بر این امر راسخ و ثابت قدم بمانیم که در نهایت ثمرات این تلاش و کوشش فشرده را خود دانش آموزان کسب خواهند کرد نه کس دیگر./ ایسنا