Back شما اینجا هستید: صفحه اصلی خبر اجتماعی آمار بالای خودکشی در مناطق غربی کشور

آمار بالای خودکشی در مناطق غربی کشور

با این‌که نرخ خودکشی در ایران از بسیاری از کشورها پایین‌تر است (3 تا 5 نفر در هر یکصد هزار نفر جمعیت) اما جوان بودن الگوی خودکشی و بحرانی بودن نرخ خودکشی در برخی مناطق غربی کشور دو موضوع قابل تأمل است. در ایران برخلاف نقاط مختلف دنیا، جوانان 70 درصد نسبت به سالمندان بیشتر خودکشی می‌کنند.

به گزارش "همدان نیوز"، در روزهای آغازین سال 1395 خبرهایی از موج خودکشی در ملأعام در رسانه‌ها منتشر شد که نخستين آن مربوط به دختر نوجوان 15 ساله تبريزي بود که از طبقه دهم ساختماني در خيابان دامپزشکي تبريز خود را به پايين پرت کرد و در دم جان سپرد. در پی آن به صورت جسته‌گریخته اتفاقاتی مشابه به وقوع پیوست؛ از خودسوزی دختر جوان مهابادی و فوت او تا خودکشی مرد میانسالی در پل عابر پیاده خیابان میرداماد. در این میان کم نبودند زنان و مردانی که ریل‌های مترو را برای خودکشی انتخاب کرده بودند که البته برخی با اقدام به‌موقع مردم، از مرگ حتمی نجات یافتند و تنها بار تحمل جراحات سخت آن روز را با خود به دوش می‌کشند.

طبق گزارش سال 2012 سازمان بهداشت جهانی، نرخ خودکشی در دنیا سالانه حدود 800 هزار نفر است و40 ثانیه یک نفر به علت خودکشی کشته می‌شود. براساس اعلام همین منبع، نرخ خودکشی 12- 11 نفر در هر یکصد هزار نفر جمعیت است و بیشتر مرگ‌ومیرهای ناشی از خودکشی در کشورهای آسیایی رخ می‌دهد.

با این‌که به طور سنتی نرخ خودکشی در افراد مسن (مرد) بالا است اما خودکشی در بین افراد جوان نیز اخیراً افزایش یافته؛ به‌طوری‌که هم‌اکنون این گروه سنی در یک‌سوم کشورهای جهان، گروه در معرض خطر محسوب می‌شود. خودکشی در حال حاضر دومین عامل اصلی مرگ‌ومیر افراد 15 تا 29 سال محسوب می‌شود. همچنین در اروپا بیشترین نرخ خودکشی در شرق این قاره اتفاق می‌افتد و شرق خاورمیانه و آسیای مرکزی کمترین نرخ خودکشی را دارند.

نرخ مرگ و میر ناشی از خودکشی در ایران

همانطور که پیشتر به آن اشاره شد آمار دقیقی از میزان خودکشی‌ها در کشور منتشر نشده است و تنها آمار رسمی اعلام‌شده مربوط به چهار ماهه اول سال 1392 است. اما نمودار نرخ اقدام به خودکشی در سه دهه گذشته در ایران نشان می‌دهد که نرخ اقدام به خودکشی از دهه 60 تا دهه 70 رشد چشمگیر و بی‌سابقه‌ای داشته است. این نرخ از دهه 70 تا اوایل دهه 80 روند صعودی را پیموده ولی از اواسط دهه 80 به بعد، در یک سیر نزولی کاهش یافته تا بالاخره در دهه 90 به نرخ ثابتی می‌رسد.

بر اساس آمارهای ارائه‌شده در سال 1391 نسبت خودکشی منجر به فوت در مردان ۷ به ۱۰۰ هزار نفر بوده که در مجموع ۲ هزار و ۷۰۰ مرد خودکشی منجر به مرگ داشته‌اند که این میزان در میان زنان ۳.۶ به ۱۰۰ هزار نفر یعنی هزار و ۳۶۹ نفر بوده است.

اما برای بررسی وضعیت سال‌های اخیر تنها منبع قابل استناد آمارهای گزارش سازمان بهداشت جهانی است. بر اساس این گزارش تعداد خودکشی‌ منجر به مرگ در ایران در سال‌ ۹۴، ۴۰۲۰ مورد بوده است و سنین ۱۵ تا ۲۵ سال بیشترین آمار خودکشی منجر به فوت را در کشور به خود اختصاص داده‌اند. همچنین این گزارش رتبه ایران را در زمینه خودکشی ۱۰۸ اعلام کرده است. مطابق گزارش سازمان بهداشت جهانی تعداد خودکشی‌های منجر به مرگ در ایران طی سال‌های ۹۲ و ۹۳، ۴ هزار و ۶۹ نفر و در سال‌ ۹۴، ۴ هزار و ۲۰ بوده است.

با این‌که نرخ خودکشی در ایران از بسیاری از کشورها پایین‌تر است (3 تا 5 نفر در هر یکصد هزار نفر جمعیت) اما جوان بودن الگوی خودکشی و بحرانی بودن نرخ خودکشی در برخی مناطق غربی کشور دو موضوع قابل تأمل است. در ایران برخلاف نقاط مختلف دنیا، جوانان 70 درصد نسبت به سالمندان بیشتر خودکشی می‌کنند.

وضعیت استان‌ها از نظر میزان مرگ و میر ناشی از خودکشی

بر اساس اعلام مسؤولان، استان ایلام صدرنشین نرخ خودکشی در کشور است که آمار آن چیزی حدود 71 نفر در هر یکصد هزار نفر جمعیت و بیش از شانزده برابر نرخ کشوری است. نرخ خودکشی در استان‌های لرستان و کرمانشاه هم مطلوب نیست. به‌طوری‌که رییس سازمان بهزیستی کشور آذرماه سال 95 بدون اشاره به آماری دقیق از میزان خودکشی‌ها در کل کشور اعلام کرد که نرخ خودکشی در برخی از استان‌ها  ۶ در ۱۰۰ هزار نفر است و اگرچه این آمار با استاندار جهانی فاصله دارد ولی همین نرخ خودکشی را  باید کاهش داد.

همچنین در شهریورماه سال 95 حسین اسدبیگی، رییس اورژانس اجتماعی کشور درباره وضعیت استان‌های مختلف در زمینه آمار مربوط به میزان خودکشی گفت: استان‌های غربی شامل ایلام، کرمانشاه، لرستان و همدان به نسبت جمعیت خود بیشترین آمار خودکشی منجر به فوت را داشته‌اند و متأسفانه اخیراً به دلیل عدم نظارت بر توزیع قرص برنج طی سال‌های گذشته موارد زیادی به این دلیل خودکشی و فوت کرده‌اند که لازم است فروش آن توسط عطاری‌ها کنترل شود.

اسدبیگی با اشاره به مرگ ۵۰۰ نفر در استان‌های گیلان، مازندران و تهران به دلیل استفاده از قرص برنج عنوان کرد: حلق‌آویز کردن و مسمومیت ناشی از سموم و داروها نیز بعد از قرص برنج بیشترین علت مرگ‌های ناشی از خودکشی بوده‌اند، این در حالی است که اقدام به خودکشی با استفاده از داروهای خواب‌آور و ضد اضطراب، کمتر به مرگ فرد می‌انجامد.

روند افزایشی میزان پذیرش افراد مشکوک به خودکشی به اورژانس اجتماعی در سال 95

در آخرین روزهای سال 95 انوشیروان محسنی‌بندپی، رییس سازمان بهزیستی کشور در نشست خبری خود عنوان کرد: در سال 95، چهار هزار و 220 نفر شامل 2 هزار و 880 زن و یک‌هزار و 440 مرد را با مداخلات به‌هنگام اورژانس اجتماعی (با شماره تماس 123) از خودکشی رهایی دادیم.

این آمار اگرچه نوید بهبود عملکردی اورژانس اجتماعی کشور را می‌دهد ولی از طرف دیگر گمانه‌زنی‌ها درباره افزایش گرایش افراد به خودکشی را برجسته‌تر می‌سازد. در این زمینه، حسین اسدبیگی، رییس اورژانس اجتماعی در گفت‌وگو با مهرخانه با تأیید روند افزایشی میزان خودکشی در مقایسه با سال‌های گذشته گفت: به طورکلی آسیب‌های اجتماعی هر ساله نسبت به سال‌های قبل بیشتر می‌شود چون از طرفی جمعیت افزایش می‌یابد و از طرف دیگر مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم افزایش پیدا می‌کند و این موضوع در میزان خودکشی‌ها تأثیر می‌گذارد.

او در پاسخ به این سؤال که آیا تعداد مراجعین افراد مشکوک به خودکشی به اورژانس در مقایسه با سال‌های گذشته افزایش یافته است یا خیر گفت: هر سال آمار پذیرش‌هایمان در چهار فعالیت مختلفی که داریم زیاد می‌شود که این فعالیت‌ها شامل مرکز مداخله در بحران، خط تلفن 123، خودروهای خدمات سیار و پایگاه‌های خدمات اجتماعی است. یک دلیل آن این است که مردم و دستگاه‌های مختلف دولتی و غیردولتی از خدمات اورژانس اجتماعی بیشتر مطلع می‌شوند و طبعاً این آگاهی منجر به افزایش مراجعان می‌شود.

رییس اورژانس اجتماعی کشور در خصوص تفاوت آمار خودکشی در میان زنان و مردان گفت: معمولاً زنان سه برابر بیشتر از مردان دست به خودکشی می‌زنند و کسانی که در اثر خودکشی فوت می‌کنند در مردان سه برابر زنان است. البته در برخی از استان‌ها به خصوص در ایلام آمار خودکشی منجر به فوت در زنان بیشتر مردان است.

در کشور ما رضایت اجتماعی، نشاط و اعتماد پایین است

سید حسن موسوی‌چلک، رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران و مدیرکل دفتر مدیریت عملکرد سازمان بهزیستی کشور در نشست «خودکشی و افکار عمومی جامعه ایرانی» گفت: مشخصه‌های جامعه ما در این زمینه امیدوارکننده نیست. در کشور ما رضایت اجتماعی، نشاط و اعتماد پایین است و غمگینی و اختلال روانی زیاد در یک جامعه نشان می‌دهد که آن جامعه با نشاط نیست. در چنین شرایطی طبیعی است که عوارض اجتماعی داشته باشیم و خودکشی یکی از این عوارض است. در کشور ما بنا به دلایل مختلف، خودکشی، جز در چند ماه اخیر به عنوان موضوعی جدی لحاظ نشده است. در ایران تقریباً از میان هر 100 هزار نفر 5 تا 7 نفر دست به خودکشی می زنند، اگرچه نمی‌توان گفت آمار چندان دقیقی محسوب می‌شود؛ چراکه سیستم ثبت دقیقی در این زمینه نداریم.

بحران‌های ارتباطی و بی‌تفاوتی اجتماعی

رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران معتقد است که یک عامل به تنهایی نمی‌تواند منجر به خودکشی در افراد شود. بلکه چند عامل دخیل هستند. مسائل روحی و روانی، ارتباطات اجتماعی و مهارت مقاومت و مبارزه با مشکلات از جمله مهم‌ترین‌ها هستند.

او در این زمینه گفت: ما از منظر ارتباطات اجتماعی به شدت از یکدیگر فاصله گرفته‌ایم و مشکل از آنجا شروع می‌شود که افراد با یکدیگر حرف نمی‌زنند. روانشناسان برای تخلیه هیجانات، فرصت گفت‌وگو و بیان در خانواده‌ها را مطرح می‌کنند. ما حتی برای تخلیه این هیجانات صدای مشاور و خطوط 148 و 123 را در ایران داریم که بسیاری از افراد از وجود چنین خطوطی بی‌اطلاع هستند.

بخشی از خودکشی‌ها یادگیرانه است

موسوی‌چلک بی‌تفاوتی اجتماعی را به عنوان مؤلفه دیگر بروز خودکشی در کشور دانسته و معتقد است که در کشوری که حمایت روانی و اجتماعی کم شود، حتماً عارضه اجتماعی ایجاد خواهد شد. او ضمن بیان این‌که موضوع خودکشی در ایران بحران نیست و خللی در حرکت کلان جامعه ایجاد نکرده است گفت: رسانه‌ها درمورد خودکشی برخورد چندگانه دارند و گاهی باعث یادگیری و جلب توجه می‌شوند. بخشی از خودکشی یادگیرانه است در بهمن 72 در یکی از مناطق کشور در عرض یک ماه 45 خودکشی با قرص برنج رخ داده بود و دلیلش این بود که یادگیری اتفاق افتاده بود.

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن