Back شما اینجا هستید: صفحه اصلی یادداشت آیا وقت آن نرسیده مسئولان «کتاب انتقاد از خود» را بنویسند؟

آیا وقت آن نرسیده مسئولان «کتاب انتقاد از خود» را بنویسند؟

انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی در دهه چهارم حیات خود است و در این سال‌ها، بیش از سی سال مسئولان مختلفی اداره قوای سه‌گانه و نهادی ‌تأثیر‌گذار را بر عهده داشته‌اند و هر یک در زمان خود خدمات فراوانی ‌ارائه کرده‌اند؛ خدماتی که‌ گاه بر اساس اهداف آنان، در منظومه کلان جمهوری اسلامی و منافع مردم به ثمر نشسته و‌ گاه هم هرچند زحمت‌هایی برای خدمات کشیده شده، به دلایلی به ثمر ننشسته است.

به گزارش "همدان نیوز" و به نقل از تابناک، در خلال این سال‌ها، کشور رؤسای قوای مختلفی را به خود دیده است؛ رؤسای مجلس مختلف، رؤسای قوه قضائیه و نیز رؤسای جمهور و به تبع آنان در پست‌های پایین‌تر از سران، مسئولان سازمان‌ها و نهاد‌های مختلف که هر یک در چهارچوب سیاست‌های خاص دولت‌ها یا مجالس و... ‌ایفای نقش کرده‌اند و کارهایی‌ انجام داده‌اند که بنا بر ماهیت فعالیت‌های انسانی، ترکیبی از کارهای صحیح و خطا بوده است؛ کارهای‌ صحیحی که در پیشبرد منافع مردم و نظام، مؤثر بوده و عملکرد‌های خطایی هم که در توقف ‌یا آسیب رساندن به منافع مردم و نظام، تأثیر داشته‌اند.

اکنون پس از سال‌ها و در دورانی که تثبیت نظام را پشت سر گذاشته‌ایم، همه این مقامات و مسئولان، خود به راحتی می‌توانند دوران مسئولیتشان را به قضاوت بنشینند و از کارآمدی‌ها و ناکارآمدی‌های خود بگویند؛ از کارهایی که نباید انجام می‌دادند و ‌دادند، از کارهایی که انجام ندادند و باید انجام می‌دادند، از تصمیم‌های سرنوشت‌سازی که گاهی به خطا گرفته شد و بر سرنوشت یک نسل و یک کشور تأثیر گذاشت و از کارهایی که به خوبی انجام دادند و دیگران آن را ادامه ندادند و باز هم مردم، تحت تأثیر قرار گرفتند.

فایده خود انتقادی در اولین مرحله، ‌این است که مردم متوجه خواهند شد ‌با مسئولان و سیاستمدارانی با شهامت طرف هستند که در حالی که در قید حیات هستند، خود به اشتباهات احتمالی خویش معترف‌اند و این اشتباهات و خطاهای دوران مسئولیت خود را برای مسئولین فعلی و آینده، باز‌گو می‌کنند تا همچون چراغی، مسیر را برای عمل آنان در سال‌های آینده روشن کند.

آنچه تا کنون در ایران دیده شده است، نه خود انتقادی، بلکه انتقادی یک نفر بر دیگری و یا یک جناح بر جناح دیگری بوده است؛ انتقاداتی که با انگیزه‌های سیاسی مشخص صورت می‌گیرد و شخص یا گروه مورد انتقاد هم با گارد بسته و در جهت مقابله به مثل و انتقام رفتار می‌کند و در این میان هم درست و خطای عملکرد‌ها هم نه تنها مشخص نمی‌شود، بلکه عملکرد‌ها مبهم‌تر و غیر شفاف‌تر خواهد شد.

مزیت خود انتقادی این است، ‌مسئولانی که این کار را انجام می‌دهند، خود آزادانه و از سر آزادگی از دوران خود سخن می‌گویند و با شهامت نه تنها مسئولیت‌پذیری خود را در قبال عملکرد احیانا اشتباه گذشته خود را نشان می‌دهند، بلکه علاوه بر این، مسئولیت خود را در قبال نسل‌های آینده را هم می‌پذیرند تا در آینده مسئولان از عملکرد‌ها و تصمیمات اشتباهی که در ‌بیش از سی سال گذشته انجام شده، حذر کنند و با کمترین اشتباه ممکن، مسیر آینده کشور را بسازند.

انتقاد از خود، علاوه بر شهامت، ایثار هم لازم دارد. بالاخره اشتباه و اعتراف هر مسئولی بر اشتباهات و ناکارآمدی‌های دوران مسئولیت، مورد سوء استفاده رقبا قرار خواهد گرفت. به ویژه اینکه هر مسئولی در گذشته ممکن است در رقابت‌های آینده قدرت نیز، قصد مشارکت داشته باشد. لذا منطق سیاست حکم می‌کند که از دادن بهانه به دست رقبا و مخالفان خودداری کند. اینجاست که افرادی که دل در گرو کشور دارند، می‌تواند با از خود گذشتگی و چشم پوشی از منافع کوتاه‌مدت، حیات بلند‌مدت یک ملت را تا حد امکان از خطا و اشتباه در امان نگه دارند.

تردیدی نیست که فضای سیاسی و به ویژه رسانه‌ای هم باید با رویکردی منطقی و با سلامت به استقبال چنین رویکردی بروند. خود انتقادی مسئولان از دوران مسئولیتشان اگر با واکنش منطقی و حسن نیت دیگر مسئولان و رسانه‌ها مواجه شود، دریچه‌ای نو، برای ارتقای وضعیت کشور و پیشبرد منافع مردم خواهد بود.

خود‌انتقادی مسئولان اگر‌های زیادی دارد. اگر آن مسئولان بخواهند و اگر رقبا و رسانه‌های بگذارند!

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن