دیدار یار و دیار؛
انتظار همدانی و همدانی ها به سر آمد
- توضیحات
- منتشر شده در یکشنبه, 19 مهر 1394 20:57
- نوشته شده توسط فرشته اکبری
ساعت16:10 امروز بعداز ظهر بود که سرلشگر شهید همدانی به زادگاهش بازگشت و همدان را مات و مبهوت قامتی استوار کرد که امروز در تابوت جمهوری اسلامی به دیدار مردم می رود.
به گزارش خبرنگار "همدان نیوز"، سردار سرلشگر با آمدنش، مردم همدان را به پیشواز محرم برد و ماتم عاشورا را بار دیگر در قلب مردم زنده کرد.
امروز شهر آماده بود و هر گوشه از شهر که چشمانت را باز می کردی با تصویر سردار رشید اسلامی روبه رو می شدی و حس شور و شعف و غرور از شهادت چنین بزرگمردی درونت زنده می شد و چشمانت را که می بستی داغ از دست دادن مدافعی سلحشور، قلبت را فشار می داد.
در خبرها آمده بود که فرودگاه همدان از ساعت 14:30 تا 16:30 آماده پذیرایی از سرلشگر همدانی است و مسئولان، بسیجیان و چشم انتظاران این شهید همه در فرودگاه گردهم آمده بودند و در انتظار مرد پیشرو در خط شکن جبهه مقاومت، آرام و قرار نداشتند.
جمعی از مردم نیز پشت درهای بسته فرودگاه و عده ای در میدان سپاه چشم بر راهی دوخته بودند که خبر از وصال یار می داد.
ساعت را نگاه کردم 16:10 بود، هواپیما نشست، چهره ها مبهوت و چشم ها بارانی بود و کسی آرام و قرار نداشت، خانواده از پله هواپیما پایین آمدند تا سردار را به جمع چشم انتظاران راهنمایی کنند و همه منتظر بودند تا تابوتی با پرچم سه رنگ را ببینند.
استاندار همدان و فرمانده سپاه انصار الحسین(ع) و جمعی از مسئولان به استقبال میهمان رفتند و به پیکر پاک و مطهر شهید مخلص اسلام ادای احترام کردند و عده ای نیز دوربین ها را بر دست گرفته بودند و لحظات ورود شهید همدانی را ثبت می کردند اما دست ها می لرزید و همه زیر لب زمزمه می کردند: "شهید پر افتخار خوش آمدی"
فرش قرمز هم انداخته بودند برای کسی که سالها جز فرش قرمزی از خون همرزمانش ندید، همه مسئولان به صف ایستاده بودند و با اندوه نظاره گر ورود شهید بودند.
خبرنگاران هم خود را به خانواده شهید رساندند تا فرصت ناب شنیدن از عزتمندی شهید همدانی از زبان عزیزانش را از دست ندهند؛ جمعی از خانواده شهید نیز که در همدان منتظر بودند و اتفاقا در صفوفی عقب تر از مسئولان ایستاده بودند و اشک می ریختند با دیدن عزیزان شهید، گویا داغ دلشان تازه شد.
با رسیدن حبیب سپاه به جایگاه فریاد "یا حسین" قلب انصار الحسین(ع) را لرزاند و اشک ها را بر دیدگان جاری کرد؛ تابوت رو روی دستانشان گرفتند و بر مرکبی گذاشتند که به دیدار مردم می رفت.
راه بندان بود، عده ای در مسیر اسپند دود می کردند تا هم به میهمان عزیرشان خوش آمد بگویند و هم دود اسپند خاری بر چشم دشمنانی باشد که خالی ماندن قافله اسلام را با شهادت سرلشگر همدانی در اذهان خود با خیالی خام جشن گرفته بودند.
پیکر مطهر به میدان سپاه رسید و بار دیگر مردم صدای "یا حسین" سر دادند؛ اما اینبار جمعیت بیشتر و فریاد "هیهات من الذله" بلندتر بود؛ شاید شهید همدانی پیش از شهادتی که برای آن بی قرار بود به چنین میهمانی با شکوهی فکر نکرده بود، شاید هم آری.
تصور لحظات ورود پر افتخار شهید همدانی، در ذهنم همچون دستانم یخ بندانی می سازد اما نمی توان از شور حسینی مردم در استقبال از مرد صبور و مدافع حرم حضرت زینب(س) نگفت؛ از دلهای شکسته مردم و بغضی که گلو را می فشارد.
اما حسینیه ثارالله منتظر بود؛ مردم همچنان ندا سر می دادند:" ای اهل حرم؛ میر علمدار نیامد، سقای حرم سید و سالار نیامد".
استاندار همدان و جمعی از مسئولان به رسم میهمان نوازی در مقابل حسینیه ثارالله منتظر قدم های استوار مردی آسمانی بودند، شهید آمد و مردم نیز به دنبالش می دویدند تا ثابت کنند مدافعشان را تنها نمی گذارند.
چند روزی می شود که قامت شهید همدانی برای رکوع و سجده در برابر خداوندی که منتظرش بود، خم نشده بود اما اینبار آمد تا در کنار مردم زادگاهش، آخرین نماز مغرب و عشاء را به پا دارد.
حاج صادق آهنگران هم آمده بود تا برای یادگار ماندگار دفاع مقدس بخواند و داغ دل مردم را تازه کند؛ زیارت عاشورا هم خواندند برای شهید راه عاشورا و وداع کردند با مرد آسمانی.
حاج حسین همدانی بیا ببین در شهری که وصیت کردی در خاکش آرام بگیری، چه غوغایی به پا شده؛ بیا ایستگاه های صلواتی را ببین که پیش از محرم برایت به پا شده؛ بیا آلبوم تصاویر چهره نورانی ات را ببین که در هر گوشه شهر بر دیوارها حک شده؛بیا ببین چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؛ بیا ببین آنچه که باید ببینی.
سرلشگر حیف از نبودنت.
گزارش: فرشته اکبری